تجربه‌های یک والد

کوچک اما تأثیرگذار

فرزندم خواندن کتاب را دوست دارد و تقریبا خوب و روان می خواند. از کتابهای طنز و خنده‌دار بیشتر خوشش می‌آید. هفته قبل با اشتیاق شروع به خواندن یک کتاب جدید کرد. بعد از دو سه روز، دیگر ندیدم کتابش…..

سخت ولی لذت‌بخش

یکی از جملاتی که وقتی ازدواج می‌کنید زیاد می‌شنوید این است: تا وقتی بچه‌دار نشدید معنی واقعی لذت از زندگی را درک نخواهید کرد. این جمله مخصوصاً در اوایل زندگی مشترک بسیار گنگ است. یکی از دوستانم خاطره‌ای از زمانی…..

من از سوسک می‌ترسم

من از سوسک می‌ترسم، خیلی زیاد بله من خیلی از سوسک می‌ترسم و سال‌هاست این ترس همراه من است. تقریباً با هیچ جنبنده دیگری مشکل ندارم و تا وقتی بچه‌دار نشده بودم این جریان فقط یک حالت شخصی من بود……

دختر مو قرمز من

وقتی حرف از خاطرات بچه‌ها می‌شود به نظرم زیباترین و شیرین‌ترین اون‌ها اولین بار دیدن دست‌های کوچک و صورت قشنگشون هست. البته امیدوارم که این لحظات برای همه مادرها و پدرها شیرین باشد. به هرحال بعضی از کودکان دارای نقیصه‌ای…..

می‌خوام همینو بپوشم!

چند وقته با شروع مهد کودک‌ یه جریانی تو خونمون پررنگ شده. من این لباس رو دوست دارم بپوشم! روز اول مهد بود و من با اشتیاق فراوان آماده شدم تا پسرم را به مهد ببرم. وقتی داشتم لباسش رو…..