هر آدمی تا حد زیادی منحصربهفرد است. گاهی ما با طبقهبندی کلی انسانها به چند دستهی محدود، این ویژگیهای منحصربهفرد و تأثیر آنها بر روابط انسانی را فراموش میکنیم.
گوردون آلپورت یکی از روانشناسانِ مطرحِ نظریهی انسانگراست. او در سال 1897 در ایالات متحدهی امریکا در یک خانوادهی مذهبی با روحیهی سرشار از احترام، عشق و انساندوستی متولد شد. وی فارغالتحصیل دکترای روانشناسی از دانشگاه هاروارد است.
دیدگاه او به انسان دیدگاهی خوشبینانه و سرشار از حس همدردی است. معتقد است که یک فرد سالم بیشتر از آنکه درگیر گذشتهی خود باشد، به زندگی امروز و آیندهی خود توجه میکند. بدین سبب آرزوها، رؤیاها و هدفهایی که یک فرد در زندگی دارد بسیار مهم است و مجموعهی این هدفها انگیزهی تداوم زندگی را به وجود میآورند.
آلپورت معتقد است که یک فرد سالم همواره به دنبال کسب تجربههای تازه در زندگی است و سعی میکند که به سطح بالاتری از ارزشهای انسانی دست پیدا کند. بدینخاطر وقتی که یک فرد به یکی از هدفهای خود میرسد، به هدفهای جدید میاندیشد و انگیزههای لازم برای رسیدن به آن را پیدا میکند. هر چه این انگیزهها قویتر باشند، توان فرد برای حرکت و معنا دادن به زندگی بیشتر است.
نظر آلپورت در ارتباط با اصل شایستگی این است که انسانهای سالم همواره سعی میکنند که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.
اما نکتهی مهم این است که همهی این موارد، یعنی اصول شایستگی، هدفمند بودن، انگیزه داشتن، رعایت حقوق دیگران و امثال اینها، به یکباره در فرد شکل نمیگیرند. همهی این موارد رفتارهایی هستند که باید آنها را آموخت و مهمتر آنکه میتوان این رفتارها را از لحظهی تولد به کودک آموزش داد.