کودک سالم از دیدگاه آلپورت (قسمت دوم)

هر فرد سالم در مسیر رشد و بالندگی خود نیازمندِ آن است که تصویر درستی از خودش داشته باشد.

وظیفه‌ی مراقب و والدین کودک این است که به او کمک کنند خودش را دقیق بشناسد.

از دیدگاه آلپورت، خویشتنِ هر فرد از لحظه‌ی تولد تا دوران بلوغ هفت مرحله دارد:

    • خودِ جسمانی
    • تشخیص هویت خود
    • احترام به خود
    • گسترشِ خود
    • تصور از خود
    • خودِ معقول
    • گسترشِ اختصاصی

مرحله‌ی اول (خودِ جسمانی): مربوط به دوره‌ی نوزادی است که در این دوره نوزاد شناختی از خود ندارد و همه چیز را به شکل یک کلّیتِ واحد می‌بیند. ما با توجه کردن به نیازهای نوزاد، امنیت دادن به او برای کشف دنیای اطرافش و تحریک حواس پنج‌گانه‌ی او می‌توانیم به درک بهتر خودِ جسمانی او کمک کنیم.

مرحله‌ی دوم (تشخیص هویت خود): این مرحله معمولاً از ۱ سالگی آغاز می‌شود. "من" کودک شکل می‌گیرد. در این مرحله می‌توانیم از طریق بازی‌های متعدد کمک کنیم تا خودش را بهتر ببیند. بدنش را دوست داشته باشیم و به بدنش احترام بگذاریم.

مرحله‌ی سوم (احترام به خود): این مرحله از ۲ سالگی شروع می‌شود و تا انتهای ۳ سالگی ادامه پیدا می‌کند. در این مرحله کودک می‌آموزد که او دوست‌داشتنی است. کودک در این دوران می‌کوشد توانایی‌های خود را بشناسد و آن‌ها را به کار بگیرد. بدین‌ترتیب نوعی استقلال را تجربه می‌کند و دوست دارد مستقل باشد. به همین دلیل کمی پرخاشگر و لجباز می‌‌شود، که این بخشی از رشد کودک است و با صبوری می‌توان از این مرحله عبور کرد. پس از مدت کوتاهی، «همراهی» جایگزینِ «پرخاشگری» می‌شود.

مرحله‌ی چهارم (گسترشِ خود): این مرحله از چهار سالگی آغاز می‌شود. کودک در این دوره از وجود دیگران و اشیاء آگاهی کامل به دست آورده است و می‌داند که کدام یک از این افراد و اشیاء مال او و یا در ارتباط با او هستند و در تلاش است که شناخت گسترده‌تری از خود و فعالیت‌ها، توانایی‌ها و ارتباطات پیدا کند.

مرحله‌ی پنجم (تصور از خود): این مرحله از پنج سالگی آغاز می‌شود. در این مرحله از رشد، کودک معمولاً بر اساس احساسی که بزرگ‌ترها نسبت به او دارند، تصویر خود را می‌سازد. به همین دلیل ضروری است که به او کمک شود تا تصویر مثبت و خوبی از خود به دست بیاورد. از آن‌جا که کودکان بزرگ‌ترها را موجوداتی بی‌عیب‌و‌نقص و کامل می‌دانند، کلام آن‌ها را می‌پذیرند و باور می‌کنند.

مرحله‌ی ششم (خودِ معقول): معمولاً کودکان از شش‌سالگی وارد این مرحله می‌شوند. در این دوره، از طریق مربیان و دوستان خود با انتظارات و توقعات تازه‌ای روبه‌رو می‌شوند. بدین‌ترتیب او قانون‌های جدیدی را می‌آموزد. در این مرحله می‌آموزد که فکر کند، منطق و دلیل بیاورد و به‌دنبال پیدا کردن راه حل باشد.

مرحله‌ی هفتم (گسترش اختصاصی): این مرحله آخرین مرحله‌ی پرورشِ "خود شدن" از دیدگاه آلپورت است. این مرحله از دوران بلوغ شروع می‌شود. در این مرحله او، با نگرشی کاملاً متفاوت و با تجربه‌هایی که به دست آورده، سعی می‌کند که هویت خود را دقیق‌تر و کامل‌تر بیابد. پرسش "من کیستم" همواره با اوست. نوجوان به همه‌ی الگوها، روش‌ها و مسائلی که بزرگ‌ترها برای او ساخته‌اند دوباره فکر می‌کند و به رؤیاها و هدف‌های زندگی خود می‌اندیشد.

آلپورت معتقد است برای دستیابی به شخصیتِ سالم لازم است تمام مراحل به خوبی و در زمان اصلی خود طی شود. او برای رسیدن به این منظور راهکارهایی را ارائه داده که در قسمت سوم به آن‌ها می‌پردازیم.

کودک سالم از دیدگاه آلپورت

هر آدمی تا حد زیادی منحصربه‌فرد است. گاهی ما با طبقه‌بندی کلی انسان‌ها به چند دسته‌ی محدود، این ویژگی‌های منحصربه‌فرد و تأثیر آن‌ها بر روابط انسانی را فراموش می‌کنیم.

گوردون آلپورت یکی از روان‌شناسانِ مطرحِ نظریه‌ی انسان‌گراست. او در سال 1897 در ایالات متحده‌ی امریکا در یک خانواده‌ی مذهبی با روحیه‌ی سرشار از احترام، عشق و انسان‌دوستی متولد شد. وی فارغ‌التحصیل دکترای روان‌شناسی از دانشگاه هاروارد است.

دیدگاه او به انسان دیدگاهی خوش‌بینانه و سرشار از حس هم‌دردی است. معتقد است که یک فرد سالم بیشتر از آنکه درگیر گذشته‌ی خود باشد، به زندگی امروز و آینده‌ی خود توجه می‌کند. بدین سبب آرزوها، رؤیاها و هدف‌هایی که یک فرد در زندگی دارد بسیار مهم است و مجموعه‌ی این هدف‌ها انگیزه‌ی تداوم زندگی را به وجود می‌آورند.

آلپورت معتقد است که یک فرد سالم همواره به دنبال کسب تجربه‌های تازه در زندگی است و سعی می‌کند که به سطح بالاتری از ارزش‌های انسانی دست پیدا کند. بدین‌خاطر وقتی که یک فرد به یکی از هدف‌های خود می‌رسد، به هدف‌های جدید می‌اندیشد و انگیزه‌های لازم برای رسیدن به آن را پیدا می‌کند. هر چه این انگیزه‌ها قوی‌تر باشند، توان فرد برای حرکت و معنا دادن به زندگی بیشتر است.

نظر آلپورت در ارتباط با اصل شایستگی این است که انسان‌های سالم همواره سعی می‌کنند که کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.

اما نکته‌ی مهم این است که همه‌ی این موارد، یعنی اصول شایستگی، هدفمند بودن، انگیزه داشتن، رعایت حقوق دیگران و امثال این‌ها، به یک‌باره در فرد شکل نمی‌گیرند. همه‌ی این موارد رفتارهایی هستند که باید آن‌ها را آموخت و مهم‌تر آن‌که می‌توان این رفتارها را از لحظه‌ی تولد به کودک آموزش داد.