عزت نفس در کودکان

عزت نفس (self-esteem) اصطلاحی است در روان‌شناسی که بیانگر میزان ارزشی است که شخص برای خود قائل است. عزت نفس میراثی نیست که از طریق وراثت به فرزندان منتقل شود. این والدین هستند که می‌توانند با به کارگیری روش‌های کارآمد، فرزندانی تربیت کنند که قادر باشند:

    • مستقل عمل کنند.
    • مسئولیت‌پذیر باشند.
    • احساس ارزشمند‌بودن کنند.
    • ناکامی و ناملایمات خود را به خوبی تحمل کنند.
    • برای پوشاندن کاستی‌ها و ضعف‌های خود دیگران را سرزنش نکنند.
    • با دیگران رابطه‌ی خوب و صمیمانه برقرار کنند.
    • مثبت‌اندیش و امیدوار باشند.
    • به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار نگیرند.
    • متکی به خویش باشند.

و خود را در هر شرایطی که هستند بپذیرند و محترم بدانند.

ما می‌توانیم از طریق مراقبت، گوش‌دادن، ستودن، بی قید و شرط محبت‌کردن، قوت قلب بخشیدن، جدی‌گرفتن و دلگرم‌کردن، به فرزندان‌مان عزت نفس ببخشیم.

دلگرمی یکی از مؤثرترین عوامل برای نیل به این اهداف است. دلگرمی بخشیدن به فرزندان کمک می‌کند تا خود و توانایی‌هایش را باور داشته باشد.

بهتر است به جای تمرکز بر اشتباهات فرزندان، که سبب دلسردی آن‌ها می‌شود، بر روی کارها و موارد قابل قبول آن‌ها تکیه کنیم. بدین ترتیب موارد مثبت در آن‌ها رشد می‌کند و پرورش می‌یابد، چرا که پیشرفت زمانی حاصل می‌شود که ما احساس خوبی از خودمان داشته باشیم.

در نهایت، کودکان بر اساس تصوری که از خود پیدا می‌کنند با دنیای پیرامون‌شان برخورد می‌کنند. والدین نقش بسزایی در شکل‌گیری «تصور از خود» در کودکان‌شان دارند. کمک‌کردن به کودکان برای اینکه خود را دوست داشته باشند، یکی از بزرگ‌ترین موهبت‌هایی است که هر پدر یا مادری می تواند به فرزند خود پیشکش کند.

با پرورش و تقویتِ حرمت نفس در کودکان، حس استقلال و خودباوری در آن‌ها رشد می‌کند. در این حالت است که از هر چه می‌دانند صحیح است حمایت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند دیگران با آن‌ها رفتار ظالمانه داشته باشند. افکار و احساسات خود را حتی اگر خجالت بکشند بیان می‌کنند. در صورت نیاز، از دیگران کمک می‌خواهند و از تعرض و پرخاش اجتناب می‌کنند.

همواره به خاطر دارند که همین‌گونه که هستند، در نوع خود یکتا و یگانه‌اند و خداوند می‌خواهد که در همین زمان و مکان به عنوان برکتی برای عالم وجود، زندگی کنند.

حمایت از عزت نفس

 "گرامی داشتن آنچه کودکان‌مان دارند"

زمان خوبی است برای این که کودکان‌مان را با دقت ملاحظه کنیم تا شاید بتوانیم آن‌ها را مانند معادنی مملو از سنگ‌ها و اشیاء گرانبها و باارزش ببینیم و با یاری رساندن به آن‌ها بتوانیم سنگ‌های گرانبهای وجودشان را کشف و استخراج کنیم و آن‌ها را به عرصه‌ی بروز و حضور برسانیم. سنگ‌هایی که در واقع استعدادهای نهفته در وجودشان است. به این ترتیب، تریبت‌کردن لذت‌بخش‌تر می‌شود، چون قرار است هر روز چیزهای جدیدی کشف کنیم و این فرق دارد با این که کودکان را ظرف‌هایی خالی ببینیم که قرار است با معلومات و مطالب ما پر شوند. این کار سخت و دشوار است.

برای دستیابی به‌این منظور بهتر است همواره هوشیار باشیم و:

  • هنگامی که فضیلت یا صفت خوبی را از خود بروز می‌دهند، به فعالیت‌شان توجه کنیم.
  • تلاش و کوشش‌شان را بپذیریم و آینه‌وار منعکس سازیم.
  • وقتی اشتباه و قصوری از آن‌ها سر می‌زند و لازم است برای جبران آن به فضیلتی فرا خوانده شوند، به آنان توجه کنیم.
  • به آنان کمک کنیم تمایلات طبیعی‌شان را مهار کنند و در مسیر صحیح به کار برند. مثلا اگر دچار خشم، که احساسی طبیعی است، می‌شوند، کمک کنیم راه‌های مدیریت‌کردن آن را هم بیاموزند.
  • استعدادها وتوانایی‌های مخصوص‌شان را دریابیم و تشویق کنیم.

تمامیت آنچه یک کودک می‌تواند بشود به تربیت، فرصت و تلاش او بستگی دارد. بنابراین مؤثرترین طریق برای پرورش او این است که وقتی جهد و تلاشی بروز می‌دهد، آن را بپذیریم و تحسین و تمجید کنیم. اراده‌ی کودکان یکی از بزرگ‌ترین ابزارهای رشدونمو آنان است. هرگاه دیدید که در جهت مثبت آن را به کار می‌برند، خصوصاً در جهت کسب فضیلت جدید، زمان مناسب برای تحسین و تشویق‌شان همان لحظه است.

عزت نفس کاملاً مبتنی است بر احساس ارزشمندیِ آنان، و این عمیقاً متأثر از ارزشی است که والدین برای استعدادها، توانایی‌ها و تلاش‌های کودکان‌شان قائل‌اند.